شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
بسمالله الرحمن الرحیم به نام او که همه چیزم اوست. به نام او که از اویم. به نام او که دوستش دارم. معشوقم است. احساس [اش] میکنم با ذره وجودم، اما بیانش نمیتوان کرد. سپاس خداوند متعال را که توفیق داد تا ندای حسین زمان را لبیک بگویم. با درود و سلام فراوان به محضر امام زمان (عج) و با سلام و درود به خمینی بتشکن، رهبر کبیر انقلاب اسلامی. با سلام و درود فراوان بر تمامی شهدای اسلام، از کربلا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
بسمالله الرحمن الرحیم به نام او که همه چیزم اوست. به نام او که از اویم. به نام او که دوستش دارم. معشوقم است. احساس [اش] میکنم با ذره وجودم، اما بیانش نمیتوان کرد. سپاس خداوند متعال را که توفیق داد تا ندای حسین زمان را لبیک بگویم. با درود و سلام فراوان به محضر امام زمان (عج) و با سلام و درود به خمینی بتشکن، رهبر کبیر انقلاب اسلامی. با سلام و درود فراوان بر تمامی شهدای اسلام، از کربلا...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید خلیل احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لالههای سرخرنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینتبخش این آبوخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاهسرخِ بخش آباده طشک از توابع نیریز در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لالههای سرخرنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینتبخش این آبوخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاهسرخِ بخش آباده طشک از توابع نیریز در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید سید صفر موسوی مقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید یاقوتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حمید یاقوتی »
دوم فروردین ماه سال 1339 در محله امام مهدی(عج) شهرستان نیریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانوادهای که از محبان اهلبیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستارهای درخشان بود که با خندههای کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاطتر میساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمسالمعالی) رهنمون شد. سختیها و مرارتهای زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیدهاش نمود. دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حمید یاقوتی »
دوم فروردین ماه سال 1339 در محله امام مهدی(عج) شهرستان نیریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانوادهای که از محبان اهلبیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستارهای درخشان بود که با خندههای کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاطتر میساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمسالمعالی) رهنمون شد. سختیها و مرارتهای زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیدهاش نمود. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمنماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریههای خود شادمانی و لبخند را بر لبهای خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا میشد، همه آنها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر، پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمنماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریههای خود شادمانی و لبخند را بر لبهای خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا میشد، همه آنها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر، پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمیدرضا (عباس) بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
بر ریگزار شلمچه نشسته و با خود زمزمه میکرد: معبودا! دیگر تاب هجران ندارم و دلم سخت تنگ پرواز است و مشتاق دیدار. پس مرا دریاب و مدت انتظار را کوتاه کن. حمید، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۸ در نیریز، همنوای چلچلههای بهاری شد و شادی و طرب را به میان خانوادهای متدین و باایمان ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش پدری دلسوز و مسلمان پشت سر گذاشت. هفتساله بود که راهی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
بر ریگزار شلمچه نشسته و با خود زمزمه میکرد: معبودا! دیگر تاب هجران ندارم و دلم سخت تنگ پرواز است و مشتاق دیدار. پس مرا دریاب و مدت انتظار را کوتاه کن. حمید، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۸ در نیریز، همنوای چلچلههای بهاری شد و شادی و طرب را به میان خانوادهای متدین و باایمان ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش پدری دلسوز و مسلمان پشت سر گذاشت. هفتساله بود که راهی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
از شهید و شهادت گفتن و نوشتن خوب است، ولی پاسخ به اینکه شهید یا شهادت به چه چیزی شهادت میدهند، خوبتر. پاسخ این پرسش را در کاویدن زندگی شهدا میتوان یافت. از زندگی محمد کاری که در تاریخ ۱۳۴۳/۶/۲۹ در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود گذاشت. او که دوران کودکی را در آغوش پر عطوفت و مهربان مادر سپری کرد و برای آموختن به دبستان فرهمندی شهر نیریز پا نهاد. دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
از شهید و شهادت گفتن و نوشتن خوب است، ولی پاسخ به اینکه شهید یا شهادت به چه چیزی شهادت میدهند، خوبتر. پاسخ این پرسش را در کاویدن زندگی شهدا میتوان یافت. از زندگی محمد کاری که در تاریخ ۱۳۴۳/۶/۲۹ در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود گذاشت. او که دوران کودکی را در آغوش پر عطوفت و مهربان مادر سپری کرد و برای آموختن به دبستان فرهمندی شهر نیریز پا نهاد. دوره...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اصغر نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
خون سرخ علیاصغر حسین (ع) وقتی از گلوی نازنین او جاری شد، روحی تازه در کالبد جامعه مسلمان دمید و از قطرهقطره آن خون هزاران اصغر پا به عرصه حیات نهادند تا در تداوم راه اهلبیت (ع) و انتقام خون شهید ششماهه دفاع کنند. اصغر، نو گلی بود که ۱۳۴۷/۹/۱۰ در روستای مشکان نیریز شکفت و با اولین گریههای خود لبیک به سالار شهیدان را سرود. در کانون گرم خانواده با معارف ناب دین اسلام آشنا شد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
خون سرخ علیاصغر حسین (ع) وقتی از گلوی نازنین او جاری شد، روحی تازه در کالبد جامعه مسلمان دمید و از قطرهقطره آن خون هزاران اصغر پا به عرصه حیات نهادند تا در تداوم راه اهلبیت (ع) و انتقام خون شهید ششماهه دفاع کنند. اصغر، نو گلی بود که ۱۳۴۷/۹/۱۰ در روستای مشکان نیریز شکفت و با اولین گریههای خود لبیک به سالار شهیدان را سرود. در کانون گرم خانواده با معارف ناب دین اسلام آشنا شد و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید فرامرز بخشی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
شهید فرامرز بخشیپور، روستازادهای است از تبار مظلومان که جباران تاریخ، از بنیامیه تا حجاج و از حجاج تا صدام، به جرم شیعه بودن، آنان را بردار یا مثله کردهاند. نزول اجلالش بر این تیره خاک، سال ۱۳۳۹ همراه با اوجگیری دینستیزی آخرین حلقه از زنجیره شاهان مفسد و ستمگر، در این مملکت اسلامی بود. تقریباً زمانی که امام و مقتدایش خمینی کبیر (ره) فرموده بود: «یاران من در گهوارهها هستند.» از اوایل کودکی به شعائر دینی خصوصاً،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
شهید فرامرز بخشیپور، روستازادهای است از تبار مظلومان که جباران تاریخ، از بنیامیه تا حجاج و از حجاج تا صدام، به جرم شیعه بودن، آنان را بردار یا مثله کردهاند. نزول اجلالش بر این تیره خاک، سال ۱۳۳۹ همراه با اوجگیری دینستیزی آخرین حلقه از زنجیره شاهان مفسد و ستمگر، در این مملکت اسلامی بود. تقریباً زمانی که امام و مقتدایش خمینی کبیر (ره) فرموده بود: «یاران من در گهوارهها هستند.» از اوایل کودکی به شعائر دینی خصوصاً،...